تکیه

به قسمتی از کلمه یا عبارت که از نظر آوایی نسبت به بخش های دیگر همان کلمه و یا عبارت و یا در تقابل با کلمه و عبارت دیگر از برجستگی آوایی برخوردار می شود، تکیه می گویند. به عبارت دیگر وقتی کلمه یا عبارتی را تلفظ می کنیم، همه هجاهایی که در آن هست به یک درجه از وضوح و برجستگی ادا نمی شود، بلکه یک یا چند هجا برجسته تر است و عبارت دیگر اکسان دارد. این صفت خاص بعضی از هجاها را که موجب انفکاک اجزای کلام از یکدیگر است در فارسی تکیه کلمه یا به اختصار تکیه می نامیم.

 

تکیه کلام و تکیه هجا

به بخش یا هجایی از کلمه که در انتقال معنای کلمه نقش مهمتری دارد تکیه هجا و به کلمه و یا عبارتی که در ساختار یک جمله نقش کلیدی از نظر انتقال معنا و مفهوم را داشته باشد تکیه کلام گفته می شود. تکیه هجاها و تکیه کلام ها، اکسان می گیرند و با شدت بیشتری تلفظ می شوند که به این عمل برجسته سازی یا آکسان گذاری می گویند.

 

اکسان گذاری یکی از مهمترین ابزار در فن بیان است که سخنران از آن استفاده می کند تا بتواند متناسب با دیدگاه و منظرگاه خود، برای انتقال پیام به مخاطب، به لحن درست و دقیق دست پیدا کند. در مقاله آموزش لحن، توضیح داده ام که هدف غایی از فن بیان، رسیدن به لحن درست و دقیق است و لحن درست به معنای تصویرسازی پیام سخنران برای مخاطب از طریق ویژگی های صدا است و تمامی تکنیک های فن بیان از جمله اکسان گذاری در خدمت لحن سخنرانی است.

 

هجا

هجا از ترکیب یک مصوت با یک یا چند صامت به وجود می آید. بنابراین تعداد هجاها به تعداد مصوت هاست. در هر عبارت هر مقدار مصوت باشد همان مقدار نیز هجا وجود دارد.

 

هجاها که بنای شعر فارسی بر آن است از حیث کمیت دو نوع دارد که یکی را هجای بلند و یکی را هجای کوتاه می خوانیم.

حروف فارسی همگی ساکن و خاموشند(صامت) و با کمک حرکات یا حروف مصوت(صدادار) که عبارت از این شش علامت هستند ( َ ِ ُ آ اُ ای) تلفظ می شوند.